هستی گلِ باباهستی گلِ بابا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

هستی گل مامانی و بابایی

امروز روز مامان نبود

1392/9/11 22:43
نویسنده : مامانی
377 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامانی

امروز تو باشگاه سفال کار کردین. قراره فردا هم بقیه اش انجام بشه نمی دونم حوصله ام بگیره ببرمت یا نه یکم واسه رفت و آمد اذیت میشیم .

فکر می کردم امروز بهترین روز زندگیم تو تقویم بشه ولی...... قسمت من نبود. 

 الآن که دوساعته خوابیدی داشتم با صورت معصومت درددل می کردم.......... موقع نماز وقتی میای پیشم می ایستی و میگی مامان منم میخوام نماز بخونم ... منم میگم بیا گلم ولی یادت باشه واسه مامان دعا کنی هااااا. میگی باشه! فکر کنم این دعاهای تو آخرش منو نجات بده. بعد دوتا دستای کوچولوت رو میگیری سمت آسمون میگی "خدایا به مامانم سلام کنم!" (فکر کنم مثلامنظورت اینه که خدایا به مامانم سلامتی بده!) چه می دونم لابد صلاح دونستی باید این دعارو واسم بکنی ! بعد دعوامون سر تسبیح در میاد که " منم میخوام سابانه (سبحان الله)  بگم تا حالاشم دوتا تسبیح پاره کردی و من یادم میره تسبیح رو از تو سجاده بر دارم تا دعوامون نشه.

میگم خدارو شکر تو رو دارم ......

هستی خانم و دایی محمد ٤ ساعت قبل از مراسم عروسی دایی محمد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)