هستی گلِ باباهستی گلِ بابا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

هستی گل مامانی و بابایی

خوبه که هستی خانم دکتر نشد!

1393/1/20 12:09
نویسنده : مامانی
281 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام کوچولوی خودم

یه موقع هایی به احساست نسبت به خودم شک می کنم - زمانی که انتظار محبت بیشتری از سمتت دارم ولی با بی توجهی مواجه میشم!!!! پیش اومده مثلا" موقع گریه ی من ؛ از خودت بی تفاوتی نشون می دی حالا نمی دونم نمی خوای اظهار کنی یا اینکه توی اون شرایط واقعن واست مهم نیس!! و گاهی اوقات اونقد با من همدردی می کنی که خودت هم میزنی زیر گریه.......

قضیه دیروز هم باعث شد که الآن که کمی حالم بهتره دست به قلم شم. الآن حداقل توان فشردن کلیدهای کیبورد رو دارم!!  دیروز نزدیک بود کاردستت بدم مامانی . زمانی که با فشار بسیار پایین رفتم درمانگاه . شما و بابا هم باهام بودین. دکتربه مامان  گفت من فقط متعجب هستم که چطور سرپا موندی با این اوضاع!!  البته یه سرماخوردگی کوچیک داشتم ولی بیشتر جنبه ناراحتی روحی داشت.

شما به بابا مدام میگفتی که بابا بریم واسه مامان آمپول بخریم مامان آمپول بزنه!!

نمی دونم چه اصراری داشتی که من حتمن آمپول بزنم!! خلاصه بعد از دریافت 5  آمپول که شما شاهد تزریقش بودی چون اصلن راضی نبودی پیش بابا بمونی و من مجبور بودم بخاطر اینکه از آمپول نترسی بعد از هرکدومش لبخندی بزنم!!

آخر سر هم  اومدی پیشم گفتی : آه .... دیدی گفتم چیگد (چقد) آمپول خوبه؟؟؟.... خوب بود مامان؟؟؟ 

منم گفتم آره عزیزم عالی بود واقعن کیف کردم!!!!!!!!!    فقط خدارو شکر که شما دکتر من نبودی .......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مینا مامان نیلیا
20 فروردین 93 12:35
از دست این هستی وروووووجک الآن بهتری الهام جون؟؟
زهرا
20 فروردین 93 12:40
هستی جون دکتر شدی رو ما یکی حساب نکنی هااااااااااااااااااااااااا
خاله ناهید مامان الینا
20 فروردین 93 13:02
دیدی الهام جون یادت باشه همیشه به پیشنهادات هستی خانم گوش کنی - یه ماچ حسابی از طرف من [ممنون ناهید جون .... باشه چشم ]
مامان پرنیا
22 فروردین 93 0:20
ای خانوم دکتر وروجک یه کم با ملایمت تر دارو تجویز کن
زری مامان مهدیار و صدرا
30 فروردین 93 22:09
عزیز دلممممم. خدا براتون حفظش کنه ما هم با افتخار لینکتون کردیم