هستی و مامان کیک درست می کنند

دخمل نانازم

امروز مامان یه تصمیم انتحاری گرفت... مامان یدفه به سرش زد که باهم کیک درست کنیم... این تصمیم توی اوضاع الآن واقعا انتحاریه!! چون مامان و بابا هرودوشون امتحاناشون شروع شده و کلی کار رو سرمون ریخته. با این حال شروع کردیم... شما واسه اولین بار بود که آرد رو از نزدیک میدیدی و لمس میکردی. اونقد این اولین تجربه ها منو شگفت زده می کنه که نگو. از تصور اینکه شما اونقدر کوچولویی که هنوز خیلی چیزها رو ندیده و لمس نکردی قلبم میلرزه.... باورت میشه؟؟ زمانی که طبق معمول به آرد انگشت زدی و به دهنت زدی گفتی : مامان خوشمزه نیست!! منم خندم گرفته بود البته بجز پینوکیو تو سرزمین تنبل ها هیچکس آرد رو اینطوری مصرف نمیکنه مسلما". گفتم آرد با آب و نمک میشه خمیر که باهاش  نون می پزن. اونوقت خوشمزه میشه و وقتی به آرد شیر و شکر و تخم مرغ اضافه کنی میشه کیک که خوشمزه تره.

خلاصه مواد ترکیب شدن و شما خیلی خیلی زحمت کشیدی و کمک کردی که نگو. و در نهایت کمی به بهش اضافه کردم که هم عطر و بوش بهتر شد و هم ظاهرش . البته زمان پخت کمی طولانی شده بود و کیکمون یکم سفت شد و شما  زیاد خوشت نیومد و از پروسه پخت کیک بیشتر لذت بردی ت از تستش.

وقتی بابا اومد شما بی کم و کاست همه چی رو واسش تعریف کردی و با هیجان به بابا یاد دادی که با آرد و نمک و آب چی درست می کنن...... 

اینم یه تجربه ای بود که به گنجینه ی تجربیات دخمل نانازم اضافه شد.....